دزدی یعنی قانون بقای پول! 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

اخیراً جناب ایکس (چون ایشان در هیچ نام و تعریفی نمی گنجند) در پاسخ به علل گرانی و تورم و سقوط شدید ارزش پول مملکت طی مصاحبه ای فرمودند:

- پول مردم یک سوم شده در جیب چه کسی رفته است؟ پس یک عده پولدارتر شده اند...

شاید بتوان به جرئت گفت که از بین تمام افاضات و پاسخ های کارشناسانه ی ایشان به پرسش های مطرح شده، این پاسخ که نظر به گفته های پیش و پس از آن با هدف توجیه تورم و گرانی و سقوط ارزش پول کشور صورت گرفت؛ خود به تنهایی کافی است تا باب جدیدی در حوزه ی منطق و اقتصاد گشوده شود که البته این در تخصص کسانی چون اینجانب نیست. فقط آنچه که در این چند سطر می خواهم بدان اشاره کنم، استنتاجی است که می توان از فرمایشات آقای ایکس به عمل آورد:

« تورم و گرانی مشکلی نیست. اصولاً جای انتقاد ندارد چون در تورم و گرانی که قیمت ها بالا می رود، به تعبیر دیگر بدین معناست که پول از جیب عده ای از مردم، به جیب عده ای دیگر از مردم منتقل می شود که این صرفاً یک جابه جایی ساده است. یعنی اگر عده ای از مردم در نتیجه ی گرانی مجبورند پول بیشتری بابت اجناس و کالاهای مورد نیاز خود پرداخت نمایند و البته بدین علت نیز فقیرتر می شوند؛ ابداً اشکالی ندارد چرا که در واقع پول ایشان به جیب کسان دیگر یا به عبارت جناب ایکس، به جیب مردم دیگر رفته است. و اگر آنها فقیرتر شده اند در عوض عده ی دیگری پولدارتر شده اند. خوب کجای این تحلیل اشتباه است؟! معلوم است که هیچ جا! چون در هر صورت مقدار کل پول موجود کم و زیاد نشده است! درست مانند قانون بقای ماده و انرژی در فیزیک! پس این یک قانون فیزیکی است! بسیار خوب.. اکنون از همین تز بی عیب و ریاضی آقای x ، می توانیم دست کم یک نتیجه ی بسیار مهم و البته شگفت انگیز دیگر نیز بگیریم که بدون تردید حقانیت شهرت و اعتبار دیدگاه های آدام اسمیت و میلارد کینز و مارشال و .... را مورد تردید جدی قرار خواهد داد:

 دزدی در هر فرم و شکل آن (از آفتابه دزدی گرفته تا  رشوه گرفتن و اختلاس های آبرومندانه ی 3000 میلیاردی) ضرورتاً پدیده ای منفی نیست، چون در اساس فرآیندی اقتصادی است که طی آن صرفاً پول عده ای از مردم، به جیب مردم دیگر می رود. به عبارت دیگر فقط گردش پول در میان مردم است. همین! »

 

لینک دانلود پرسش و پاسخ:

wdl.persiangig.com/pages/download/


برچسب‌ها: دزدیاختلاسمصاحبه ی اخیر احمدی نژادتورمگرانی
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد
درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب